تبلیغات بلاکچین، توکنهای تعویض ناپذیر و ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین همه جا هستند. تکنولوژیهای ایجاد شده بر اساس ارزهای دیجیتال، به عنوان جایگزین بانکها، ابزاری جدید برای خرید آثار هنری، فرصتهای جدید سرمایه گذاری و بخش مهمی از متاورس تبلیغ میشوند.
از نظر خیلیها، این تکنولوژیها مبهم یا پرریسک هستند اما طرفدارانشان آنها را مشتاقانه تبلیغ و ترویج میکنند. به عنوان محقق شبکههای اجتماعی و ارزهای دیجیتال، متوجه شدم که در پس این شور و هیجان، یک ایدئولوژی برای تغییر اجتماعی وجود دارد: علاقمندان سرسخت این فناوری معتقدند که ارزهای دیجیتال باعث میشوند مردم به جای دولتها که ذاتاً غیرقابل اعتماد محسوب میشوند، به تکنولوژی اعتماد کنند. این ایدئولوژی باعث تشویق مردم به استفاده از این فناوری و کم اهمیت جلوه دادن ریسکهای آن میشود.
معتقدانی واقعی
من و همکارم، سه ماه بحث و گفتگوهای انجام شده در انجمنهای ردیت در رابطه با ارزهای دیجیتال را بررسی کردیم تا بیشتر در جریان گفتههای کاربران درباره ارزهای دیجیتال و بیتکوین قرار بگیریم. پرشورترین گروه افرادی بودند که خودشان را “بیتکوینر واقعی” معرفی میکردند. این افراد برخلاف بازاریابهای ارزهای دیجیتال و شیفتگان فناوری، درباره خود تکنولوژی یا استفاده خودشان از ارزهای دیجیتال صحبت نمیکردند. بلکه بیشتر درباره اعتماد و فساد صحبت میکردند.
این افراد معمولاً درباره مثالهایی از فساد دولتی و فساد سازمانی صحبت میکردند. به باور آنها جامعه وابسته به دولتها و شرکتها هستند تا قوانینی را تدوین و اجرا کنند و اینکه مردم درگیر این مؤسسات فاسد شده اند. به گفته این افراد، فساد یکی از نقایص اجتناب ناپذیر بشریت است و منجر به تلاش برای کنترل کردن و بی اعتمادی به دیگران میشود.
این شیفتگان، بیتکوین، بلاکچین و سایر فناوریهای مرتبط با ارزهای دیجیتال را جایگزینی برای مقابله با این فساد میدانند. به گفته آنها این تکنولوژیهای جدید بی نیاز به اعتماد بوده و وابسته به مؤسسات نیستند. میتوانید بدون استفاده از ارزهای منتشر شده توسط دولتها یا سروکار داشتن با یک بانک، از بیتکوین استفاده کنید.
این دو باور – یعنی اینکه دولتها فاسد هستند و فناوری ارزهای دیجیتال با این فساد مقابله میکند – بین شیفتگان ارزهای دیجیتال که ما مورد بررسی قرار دادیم، مشترک بودند اما عدهای فراتر رفته و به دنبال تغییر هستند. آنها میخواهند اینکه قدرت در دست چه افرادی هست یا نیست را تغییر دهند.
به گفته این افراد، کریپتو میتواند این تغییر را انجام دهد. از نظر علاقمندان به کریپتو، استفاده از این فناوری صرفاً راهی برای خرید و فروش نیست. آنها معتقدند که با استفاده از فناوریهای کریپتو، وابستگی جامعه به دولتها و شرکتها کمتر میشود. یعنی استفاده از کریپتو – و تشویق حداکثر تعداد افراد ممکن به استفاده از آنها – راهی برای تغییر جهان و گرفتن قدرت از دولتها است.
ترویج یک ایدئولوژی
این باورها درباره اینکه چه افرادی باید یا نباید قدرت را در جامعه در اختیار داشته باشند، تجسمی از یک ایدئولوژی هستند. یکی از مهم ترین بخشهای ایدئولوژی کریپتو این است که امکان رخ دادن این تغییر وجود ندارد مگر اینکه مردم از این فناوری استفاده کنند. این تکنولوژی و ایدئولوژی آن به هم گره خورده اند.
از نظر خیلی از این مشتاقان، توصیه کردن کریپتو به دیگران صرفاً توصیه یک فناوری نیست. از نظر آنها خرید و فروش کریپتو یک نوع فعالیت سیاسی و اجتماعی است. آنها معتقدند که خرید کریپتو باعث حذف فساد و جایگزینی اعتماد به فناوری به جای اعتماد به دولتها میشود.
این ایدئولوژی نسخه افراطی تر تکنولیبرتاریانیسم است که سعی دارد دولتها را با فناوری جایگزین کند. مثل تکنولیبرتاریانیسمها، بیتکوینرهای واقعی هم خواستار کنترل جامعه توسط فناوری هستند اما آنها به جای آزادیهای مدنی، بیشتر متمرکز بر کنترلهای اقتصادی و مالی هستند. و از آنجایی که تبلیغ و ترویج کریپتو بخشی از این ایدئولوژی است، اغلب اوقات این شور و اشتیاق با مذهب مقایسه میشود.
خطرات کریپتو
یکی از جنبههای مهمی هر ایدئولوژی تأکید خاص آن بر بعضی خطرات و نادیده گرفتن بعضی دیگر از خطرات است. بیتکوینرهای واقعی بر مشکلات مربوط به فساد دولتها تأکید میکنند اما ریسکهای اقتصادی خود این فناوری را نادیده میگیرند. قیمت بیتکوین نوسان شدیدی دارد و خیلیها با خرید ارزهای دیجیتال متضرر شده اند. آشنایی با طرز کار و استفاده از والتهای کریپتو سخت است و لغو تراکنشهای جعلی و کلاهبرداری به سختی قابل انجام است.
شیفتگان کریپتو خطر این فناوری را برای افراد و جامعه دست کم میگیرند. آنها نقش ارزشمند دولتها و شرکتها برای حفاظت از پول مردم، ضمانت حسابهای بانکی و برگشت وجوه به سرقت رفته را نادیده میگیرند.
باور بعضیها به تغییر جامعه توسط فناوری کریپتو یک باور افراطی است. تکنولوژیهای کریپتو لزوماً باعث حذف شرکتها یا کنترل دولتها نمیشوند. بلاکچینهای شرکتی و خصوصی هم وجود دارند و قوانین دولتی زیادی درباره ارزهای دیجیتال تدوین شدهاند. به نظر من بر خلاف آنچه شیفتگان کریپتو در سر دارند، بعید است که استفاده از این فناوری به تنهایی منجر به تغییرات اجتماعی چشمگیری شود.